تلاش برای تبدیل اندیشه به ثروت (ویژه اقتصاد دانش بنیان)
به گزارش خوشه های کسب و کار و به نقل از صمت، امروزه دانش به عنوان یکی از نیروهای بسیار موثر در تحولات اقتصادی نقش ایفا میکند و به یک کالای عمومی تبدیل شده است، زیرا میتوان دانش را بدون کاهش و استهلاک، با دیگران به اشتراک گذاشت و این از کمیت دانش نمیکاهد و میتوان از آن بارها استفاده کرد.
دانش یکی از موثرترین عوامل در بهرهوری و رشد اقتصادی است که تاثیر بسزایی در افزایش تولید، کاهش نابرابری در توزیع درآمد و در عین حال، اصلاح کیفیت محیط زیست دارد. براساس تعریف سازمان توسعه همکاری اقتصادی، اقتصاد دانشبنیان، اقتصادی است که تولید، توزیع و مصرف آن بر دانش و اطلاعات استوار است. بسیاری از اقتصاددانان بر این باورند که امروزه دیگر حجم سرمایه و اندازه بازار در توسعه اقتصادی ملل نقش اساسی ندارد، بلکه این نقش را دانش و فناوری ایفا میکند. در حقیقت اقتصاد دانشبنیان با بهرهوری بیشتر عوامل تولید و رفتار بهینه اقتصادی از نظر تخصیص منابع کار میکند و در نتیجه، دارای نرخ رشد بالاتری خواهد بود. با توجه به تغییر مسیر تولیدات صنعتی به سوی اقتصاد دانشبنیان رقابت جدی در میان کشورهای توسعهیافته صنعتی در گرفته است تا هرچه سریعتر از شیوه تولید اقتصاد صنعتی بر مسیر اقتصاد دانشبنیان قرار گیرند.
اگر نگاهی به منابع قدرتهای اقتصادی و صنعتی جهان در دو دهه اخیر بیندازیم این تحولات به خوبی قابل ملاحظه است.
ثروتآفرینی دانش ژنتیک
به نوشته سایت انجمن اقتصاددانان ایران، با مطالعه شرکتهای دانشبنیان مثل IBM که کار خود را در این عصر آغاز کردهاند در سال ۲۰۱۲م مبلغی معادل ۱۰۴میلیارد دلار درآمد داشته است یا شرکت مونسانتو که یک شرکت تازه تشکیل با موضوع بیوفناوری که در زمینه صنایع کشاورزی فعال است، در طول یک سال توانسته ۱۲میلیارد دلار درآمد کسب کند؛ اگر به شرکت «میریاد ژنتیکس» مراجعه کنید، میبینید که فقط از شناسایی ژنهای انسان ۶۰۰ میلیون دلار درآمد داشته است. این شرکت یک ژن انسان را شناسایی و ثبت کرده است. حالا هر شرکتی که در دنیا میخواهد روی ژن انسان کار کند، باید به حساب این شرکت پول واریز کند.
قرن ۲۱ شاهد، انقلاب ژنتیک است و اکنون نبرد بر سر مالکیت خزانه ژنی کره زمین در گرفته است. بنابراین عصر پیش رو عصر اقتصاد زیست پایه و انقلاب ژنتیک و عصر فناوری، اطلاعات، ارتباطات، هوشمندسازی و تراشههاست. اروپاییها در بحث فناوری در ۲۰۱۴م فناوریهای پوشیدنی را شروع کردهاند و احتمالا در دو سه سال آینده، فناوریهای پوشیدنی به کل دنیا عرضه خواهد کرد. مثلا لباسی که پوشیده میشود، دارای حسگرهایی است که کل علائم حیاتی بدن را روی گوشی فرد اعلام میکند. سهم دانش به عنوان یکی از منابع تولید به شدت در حال افزایش است. اکنون تراشههای ظریفی در کرهجنوبی کار میکنند که هنگام تولد فرزندان، تراشهها را که در حد نانو هستند، در انگشتان نوزادان فرو میکنند. این تراشه، هویت و کارت شناسایی آنها محسوب میشود. البته شبه پولها هم مهم است؛ یعنی شما با آن شبهپولها که احتمالا ما در سه چهار سال آینده خواهیم دید، میتوانید برای فرزندان خود برنامهریزی کنید. مثلا میخواهید خواهر یا برادرتان چاق نشود، هنگام خرید موادی را که کالری زیادی دارند کارت نمیخواند و آن کارت نقش ضد چاقی را ایفا میکند.
انقلاب ژنتیک به سرعت کشورها را درخواهد نوردید. ظهور شرکتهای چند ملیتی که دارای حق انحصاری صدهزار ژن برای طراحی شاکله ژنتیک انسان و سایر موجودات هستند، در حوزه درمان، زیست درمانی ظهور پیدا کرده و به شدت تلاش میکنند؛ بهعنوان مثال، سعی دارند دوران بارداری از ۹ ماه به ۶ ماه کاهش یابد.
ژنها، اندوختههای مالی شرکتهای بزرگ
یک محقق دانشگاه تگزاس اظهار میدارد که ما توانستهایم ریه انسان را در محیط آزمایشگاه به مرحله تولید رسانده و در ۱۰ سال آینده آن را بهطور انبوه تولید خواهیم کرد. پیامد این اتفاق، افزایش امید به زندگی خواهد شد و در ۲۰ سال آینده شاید عمر انسان به ۱۵۰ سال برسد. تحولات ژنتیکی بدون تردید کسب دهها میلیارد دلار را به دنبال خواهد داشت و در کنار آن، بحث استثمار منابع ژنتیکی هم مطرح است. گیاهی در ماداگاسکار کشف شده که رفتار ژنتیکی منحصربهفرد دارد؛ انواع سرطانها را درمان میکند، گیاه را به آزمایشگاه بردهاند و آن را ذخیره کردهاند. حال، سهم کشور ماداگاسکار از گیاهی که جزو منابع کشورش محسوب میشود و ثروت زیستی بومی است، در این میان هیچ است.
امروزه بیش از ۴۰۰۰ بذر از سراسر جهان در آزمایشگاه ملی بذر امریکا ذخیره شده تا زمانی که از بین رفتند، بتوانند دوباره آنها را پرورش دهند. اکنون نزاع بین کشورهای جنوب و شمال بر سر همین منابع ژنتیکی است. خیلی از شرکتها این عملکرد را در خیلی از نقاط دوردست دارند. مثلا اگر منطقهای ویژگی ضد وبا داشته باشد، ژن آن منطقه را با تغییرات لازم به جای دیگر انتقال میدهند. یک شرکت امریکایی توانسته در غرب افریقا گیاهی را پیدا کند که دارای پروتئینی است که ۱۰۰هزار برابر شکر شیرینی دارد.
فناوری «حسگر» نیز صنعت مهم عصر دانایی است. حسگر در خودروها، پوشاک، زمین، محصولات کشاورزی و… به کار میرود. همچنین دوخت و دوز ژنی به عنوان یکی از پیامدهای عصر دانایی است و تمام صنایع ما در دنیا در حال ترکیب شدن با زیستفناوری هستند؛ مثل صنایع دامداری و زیستی. برای نمونه، در امریکا بحث خوکهای آرنولد است؛ تولید حیواناتی با رشد سریعتر و اندازه طبیعی بزرگتر؛ یا حیواناتی با ژن پیوندی در بحث تقویت ژنتیک بسیار مطرح است. تزریق هورمون رشد در دوران بارداری یکی از پرفروشترین داروهای امریکا در سال ۱۹۹۸م با ارزش ۵۰۰ میلیون دلار است. در آینده برای این حوزه، بازار ۱۰میلیارد دلاری تصور کردهاند. در همین راستا، جمله نخستوزیر چین خیلی جالب است که میگوید: ما با مهندسی ژنتیک مردم چین را تغییر میدهیم تا هزینههای بهداشتی و مراقبتی آنها را کاهش دهیم. آنها دیگر نمیتوانند جمعیت ۱/۵میلیارد نفری چین را که در حال پیری هستند، درمان کنند بنابراین به ناچار باید تغییرات لازم را انجام دهند. در سال ۱۹۹۲م، شرکتی در امریکا یک نظرسنجی انجام داده بود که در آن ۴۳درصد امریکاییها پذیرای ژن درمانی برای بهبود خصوصیات فیزیکی کودکان خودشان بودند. در سال ۱۹۹۶م پایههای ژنتیک، شادیجویی، تحریکپذیری، تشویش و اضطراب کشف شد. امروزه بحث ساختار بیمهای هم پیش آمده است یعنی وقتی شما برای بیمه کردن خودتان به شرکت بیمه میروید، آنها میگویند شناسنامه ژنتان را بیاورید تا بفهمند با چه عددی باید شما را بیمه کنند.
فرار مجازی مغزها
بسیاری از شرکتها در سایتهای خود از مردم دنیا خواستهاند تا ایده خود را برای فناوریهای هوشمند ارائه کنند. میتوان دید که چگونه مرزها از بین میرود؛ زمانی میتوانستند بگویند که متخصصان در داخل کشور بمانند تا فرار مغز صورت نگیرد اما الان فرار مجازی مغزها در حال شکلگیری است.
متخصصان در ایران زندگی میکنند اما مثلا عضو مرکز تحقیق و توسعه جنرال موتورز یا مشاور فورد هستند بنابراین مرزها برای تحولات آینده از بین میرود. سوال این است که ما چگونه جلوی فرار مجازی مغزهایمان را در آینده خواهیم گرفت؟ اگر دانش پشتوانه پول دنیا و ثروت باشد، چگونه از فرار نیروهای خود که دارای دانش فنی و ایده هستند، میتوانیم جلوگیری کنیم؟ اینها ابهامات دنیای آینده است. در این میان، انفجار اطلاعات هم مهم است؛ نقل قولی از مدیرعامل وقت شرکت گوگل در سال ۲۰۰۷م است که میگوید: «درحالحاضر، هر دو روز میزان اطلاعاتی که تولید میشود معادل کل اطلاعات تولید شده از زمان آغاز تمدن تا سال ۲۰۰۳ است.» این روزها بحث گسترش روزافزون فناوریها و نرمافزارهای کاربردی مطرح است. «امروز خیلی از نرمافزارها را دنیا مینویسد، نه یک شرکت خاص. مثل سیستم عامل لینوکس که مربوط به همه دنیا بوده است.»
ایران، پیگیر اقتصاد دانشبنیان
در کشور ما نیز نه تنها نباید با اتکا به فروش نفت، امید به اقتصادی پویا و توسعهیافته داشت بلکه سیر تحولات اقتصادی جهان حاکی از آن است که به صدور کالاهای غیرنفتی چون محصولات کشاورزی، صنعتی، معدنی و صدور خدمات نباید اکتفا کرد زیرا اکنون تکیه بر تولید کالاهای دانشبنیان است که اقتصادی پویا و جامعهای سالم را هدایت خواهد کرد. البته در شرایط فعلی که هنوز نفت در شریانهای اقتصادی کشور جریان دارد به خامفروشی وابستهایم. تولید فرآوردههای نفتی و محصولات با ارزش افزوده بالا، برایمان هنوز جذابیت ارزی و ریالی دارد، انتظار به سوی محصولات دانشبنیان و در سطح کلان، کاری است بس دشوار. در هر حال دنیای مجازی و ارتباطات گسترده جهانی مجال رسیدن به این مرحله را تا حدودی برای نخبگان هموار میکند بنابراین در سالهای اخیر دستیابی به این مهم نیز میسر شده است و برخی کشورهای توسعهنیافته توانستهاند در این زمینه گام بردارند. ازجمله در هند میوههایی تولید میشود که علاوه بر ویتامینهای موجود در سیب، دارای ویتامین میوههای دیگر نیز بوده یا تولید واکسنهایی که دارای ترکیبات متفاوتی شدهاند، تولید انرژی از پالایشگاهی زیستی در کنار برخی شهرها و روستاها شکل گرفته که با استفاده از بازیافت زباله و فضولات حیوانی تولید برق میکند. به طور کلی بهرهبرداری از محیطزیست پایدار از محصولات کشاورزی و بافتهای گیاهی در حال سرعت گرفتن است و به زودی یکی از منابع انرژی جهان خواهد شد. طبق گزارش بانک جهانی و به نقل از سایت ایران و اقتصاد دانشبنیان؛ در سال ۲۰۱۰م جزایر سلیمان با شاخص ۷۲ درصد و فیلیپین و سنگاپور بهترین عملکرد را با بیش از ۵۰ درصد صادرات فناوری داشتهاند و ایران تنها ۴ درصد صادرات خود را به این نوع کالاها اختصاص داده است، البته در میان کشورهای رقیب، ترکیه با ۲ درصد و عربستان و مصر با یک درصد رتبه کمتری داشتهاند.
تلاش برای ارتقا
یکی دیگر از شاخصهای ارزیابی اقتصاد مبتنی بر دانش، نسبت هزینههای تحقیق و توسعه به محصول ناخالص داخلی است که این سهم برای کشورمان بیش از یک درصد نبوده و در دورههای مختلف بین ۰/۱ تا ۰/۶درصد در نوسان بوده است، در حالیکه متوسط جهانی این شاخص عدد بزرگتر از ۲ بوده و رژیم صهیونیستی حدود ۴ درصد از محصول ناخالص داخلی خود را به تحقیق و توسعه اختصاص داده است. بعد از سال۲۰۱۰م در ایران نیز توجهات قابل ملاحظهای به محصولات دانشبنیان شد؛ ازجمله موفقیت در تولید محصولات نانو، محصولات دارویی هستهای، تحقیقات و پژوهشهای دانشگاهی. در همین راستا، در سال ۱۳۹۳ سهم بودجه فعالیتهای دانشبنیان بیش از گذشته شد. معاون اول رییسجمهوری در نشست فعالان حوزه علم و فناوری در مهر ۹۳ گفت: اگر شرکتهای دانشبنیان بخواهند فعالیتهای اقتصادی انجام دهند، محدودیتی وجود ندارد. وی گفت: در سال ۹۳ سرمایه صندوق توسعه ملی ۲۵ برابر افزایش یافته که این ظرفیت بسیار خوبی است؛ ما منابع زیادی در صندوق توسعه ملی داریم که یکی از آنها حمایت از کارآفرینان است. وی افزود: قرار است هیات امنای صندوق توسعه ملی برای شرکتهای دانشبنیان سیاستهای ترجیحی اتخاذ کند و نرخ سود آن ۴ درصد کمتر گذاشته شود. جهانگیری اظهار امیدواری کرد در برنامه ششم توسعه بتوانیم به معنای واقعی علم و فناوری از طریق شرکتهای دانشبنیان عرضه کنیم. وی در افتتاح مجتمع پژوهشکده علوم شناختی مورخ ۲۵ مهر گفت: ایران در زمینه برخی فناوریهای نوین کارهای خوبی انجام داده است به خصوص در زیستفناوری (بیوفناوری) در جهان رتبه هفتم را داریم.
همچنین در راستای ارتقای سطح شرکتهای دانشبنیان، معاون توسعه و فناوری رییسجمهور، دکتر وطنی در آخرین اظهاراتش گفت: تاکنون حدود ۸۰۰ شرکت دانشبنیان ثبت تایید صلاحیت شدهاند که امیدواریم تا پایان سال به ۱۵۰۰ شرکت افزایش یابد که به لحاظ تخصیص اعتبار مشکلی نداریم.