خوشههاي صنعتي در بنگاههاي اقتصادي امروز
امروزه توسعه خوشههاي صنعتي نقش محوري و بارزي در سياستهاي اقتصادي و صنعتي کشورهاي توسعهيافته و در حال توسعه ايفا ميكنند. ازجمله واحدهاي كسبوكار محوري هستند كه موسسات دانش بنيان ميتوانند از طريق آنها به فعاليت گسترده و درآمدزا بپردازند و يكي اززمينههاي رونق اقتصاد مقاومتي در كشور باشند.اكنون كه سياستهاي برنامه ششم اقتصادي اجتماعي و فرهنگي از سوي مقام معظم رهبري ابلاغ شده و ايشان در ملاقات خود با اعضاي دولت بر سرعت بخشيدن به تدوين برنامه تاكيد فرمودند، دستاندركاران اقتصادي دولت به خصوص بايد به اهميت راه كارهايي كه بتواند مراحل برنامهريزي عملياتي را براي مجريان پيوند خوشهها ي صنعتي و موسسات دانش بنيان و مراكزرشد و پاركهاي علم و فناوري فراهم نمايد،در برنامه ششم اقدام كنند.برنامهاي كه باعث رونق كسب و كار و توجه به اشتغال جوانان كشور شود.از اينرو، اگر رويکردهاي گذشته در قانونهاي برنامه، تمرکز بيشتري بر اقتصاد کلان و همينطور بنگاههاي بزرگ داشتهاند؛ اينک کسب و کار کوچک و خرد، احساس مسئوليت نسبت به افزايش قابليت رقابت اين واحدها، بهبود ارتباطات شبکهاي، تأکيد بر حمايتهاي غيرمستقيم، ترکيب رقابت و همکاري به منظور تقويت يادگيري و نوآوري، ارتقاي سطح همکاري واحدهاي کوچک و بزرگ و تقويت مثلث همکاري «خوشههاي صنعتي»، «دولت» و «دانشگاهها» مورد تأکيد و توجه بيشتري قرار دارد. هر قدر نگاه به حل مسائل از سطح بينالمللي، ملي و بخشي به سمت منطقهاي و محلي و مبتني بر قابليتهاي پوياي سيستمهاي اجتماعي شکليافته بر پايه فرآيندهاي طبيعي پيش ميرود، توجه به کسب و کارهاي متوسط، کوچک و خرد در قالب شبکههاي ارتباطي قابل تعريف، ذيل بحث توسعه خوشهاي، از اهميت ويژهاي برخوردار ميشود. اين نگاه ميتواند فعاليتهاي اقتصادي در خدمت جامعه را در اركان اجتماع جاري و ساري نمايدو فرهنگ آن را نهادينه كند.بيش از يک دهه است که توسعه صنعتي مبتني بر خوشهها، به عنوان يک استراتژي نوين مورد توجه برنامهريزان و سياستگذاران کشورهاي صنعتي و در حال توسعه قرار گرفته است. سازمانهاي بينالمللي همچون يونيدو نيز طرحهاي متعددي را از طريق توسعه خوشههاي صنعتي در کشورهاي مختلف اجرا و حمايت کردهاند. در سالهاي اخير، بحث توجه به صنايع کوچک و متوسط و توسعه خوشههاي صنعتي در داخل کشور نيز مورد توجه قرار گرفته است.هرچند به نظر ميرسد در سطح سياستگذاري و پيادهسازي الگوي توسعه خوشهاي، کشور همچنان نيازمند حرکتهاي بنيادي و پايهاي است. اين مقاله در زمينه توسعه خوشههاي صنعتي و به عنوان گاميدر راستاي حرکت مذکور که با توجه به ويژگيهاي آن در سطح کشور و در راستاي سياستهاي اقتصاد مقاومتي ميتواند راهگشاي توليد مولد و رقابت پذير در كشور باشد. خوشه صنعتي (Industrial Cluster)به مجموعهاي از واحدهاي کسبوکار (Enterprises) گفته ميشود که در يک منطقه جغرافيايي و يک گرايش صنعتي متمرکز شده و با همکاري و تکميل فعاليتهاي يکديگر،به توليد و عرضه تعدادي کالا و خدمات ميپردازند و از چالشها و فرصتهاي مشترک برخوردارند. عموماً خوشهها تعداد زيادي واحدهاي اقتصادي خرد، کوچک و متوسط را دربر ميگيرند که از نظر جغرافيايي، اين واحدها ميتوانند در سطح روستا، شهر، شهرستان و استان پراکنده باشند و حتي مناطق آزاد،ويژه اقتصادي،پاركهاي علم و فناوري و شركتهاي دانش بنياد را هم شامل شود. بدين ترتيب، مشخصه خوشههاي صنعتي؛ تمرکز جغرافيايي، همکاري در تکميل فعاليتهاي يکديگر،توليدات و خدمات مشترک و همينطور چالشها و فرصتهاي مشترک است. خوشههاي صنعتي مجموعهاي از بنگاهاي تجاري و غيرتجاري متمركز در يك مكان جغرافيايي در يك منطقه اقتصادي را شامل ميشود كه براي توليد يك يا چند محصول نهايي مشابه و مرتبط براي كسب صرفههاي اقتصادي بيروني با يكديگر ارتباطات عمودي و افقي برقرار كرده و ضمن رقابت با يكديگر در بسياري از موارد همكاري جمعي و اقدامات مشترك دارند.
ارتباط دروني اين بنگاهها كاهشدهنده هزينهها و تسهيل كننده دسترسي به نهادها، دانش و فناوري توليد،بازارهاي فروش و تامين نيازهاي مشترك مشتري خواهد بود.
درسالهاي اخير توجه فزايندهاي به كوچكسازي امر اقتصادي شده و روند توسعه بنگاههاي كوچك و متوسط به طور چشمگيري افزايش يافته است. اين بنگاهها داراي مزاياي زيادي نسبت به صنايع بزرگ هستند كه از آن جمله ميتوان از ارزش افزوده، نوآوري، فرصتهاي شغلي واشتغال آفريني و انعطاف پذيري بيشتر نسبت به صنايع بزرگ نام برد. بنابراين، توجه به اين بخش از اقتصاد ملي ضروري است.يكي از راهكارهاي اساسي كه در محافل علمي براي ساماندهي به بحث صنايع كوچك و متوسط مورد توجه قرار گرفته است، تجميع اين بنگاهها و سازماندهي آنها در قالب خوشههاي صنعتي(Industrial Clusters) است. تمركز تعدادي از بنگاههاي كوچك و متوسط در يك حوزه جغرافيايي، موجب ايجاد مزايايي براي بنگاههاي درون خوشه ميشود. به عبارت ديگر، با تجميع شركتهايي كه در زمينههاي مشابه يا مرتبطي فعاليت ميكنند، اين شركتها ميتوانند از مزايايي از قبيل صرفهجوييهاي ناشي از مقياس و تنوع، انتقال دانش و فناوري، افزايش رقابتپذيري و… برخوردار شوند.
به عبارت ديگر،خوشه صنعتي عبارت است از مجموعهاي از صنايع كوچك و متوسط تشكلها و بنگاههاي خدماتي كه در يك رشته صنعتي باتكيه بر مزيتهاي خاص و سرمايههاي قوام يافته مناطق جغرافيايي با اهداف اقتصادي سازماندهي شدهاند. از حدود سه دهه پيش اين الگوي منطقهاي سازماندهي صنايع كوچك و متوسط در نقاط مختلف جهان در رشتههاي متعدد صنعتي پياده شده است كه از نتايج آن ميتوان به جهاني شدن اقتصادهاي محلي، افزايش درآمد سرانه آنها، ايجاد اشتغال و رشد و توسعه درونزاي مبتني بر توانمنديهاي اين مناطق اشاره كرد. به علاوه از ديگر مزاياي اين الگوي سازماندهي صنايع، هدفمند بودن، هر چه تخصصيتر شدن و اقتصاديتر بودن خدمات و پشتيبانيها از صنايع مجتمع در خوشه ميباشد.
اهميت خوشههاي صنعتي در توسعه پايدار كشورهاموجب شده كه استقرار كارگاههاي كوچك در شهركهاي صنعتي و اختصاص محل و زون مشخص در درون شهركها براي اينكار يكي از هدفهاي سازنده شركت شهركهاي صنعتي باشد كه به منظور تكميل زنجيرهاي توليد و ارتقاي كيفيت محصولات با استفاده از فن آوريهاي جديد و دانش روز و نيز كارآفريني با توجه به زمينه خوب و كارگاههاي كوچك در جذب و بكارگيري متقاضيان كار، دنبال شود.
با توجه به بررسيهاي به عمل آمده كارگاههاي كوچك به دلايل مختلف از جمله سهولت قانون كار،امكان دقت عمل بيشتر و امكان استفاده از توانمنديهاي يكديگر، به عهده گرفتن پارهاي از وظايف كارخانههاي بزرگ،امكان سهل انعطاف پذيري كارگاه و ماشين آلات و ساير موارد امروزه مدنظر و مورد حمايت اكثر كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه است. شكل متداول استقرار صنايع و كارگاههاي كوچك در اغلب كشورهاي صنعتي به صورت خوشهاي بوده و به عنوان خوشههاي صنعتي مطرح ميباشد. اين گونه كارگاهها با دستيابي به سازماندهي جديد توانستهاند با توليد محصولات بسيار كيفي و با قيمت تمام شده مناسب به بازار پايدار جهاني دست يابند و از اين طريق در استخدام نيروهاي كار و ترقي و توسعه روز افزون فنآوري موفقتر از كارخانجات بزرگ عمل كنند. لازم به توضيح است كه در اينگونه مجتمعهاي توليد (خوشههاي صنعتي) سطح دستمزد كارگران بسيار بالاتر از ساير مراكز توليدي بوده و كارگران بيشتري نيز بكار گرفته ميشوند.
در بررسيهاي مقدماتي ايجاد خوشههاي صنعتي در زمينههاي صنايع سراميك و چيني آلات و فرآوردههاي نسوز، صنايع چرم و محصولات جانبي آن، قطعات خودرو، صنايع برق، الكترونيك و همچنين مجتمعهاي كارگاهي محصولات چوبي (مبلمان، دكوراسيون و…)، صنايع فلزي (كابينت – اجاق گاز و…) و مصالح ساختماني، خوشه صنعتي قطعات خودرو، ايجاد خوشه صنعتي صنايع چرم و محصولات جانبي آن اقتصادي تشخيص داد شده است. تقويت خوشههاي صنعتي پيوند اقتصادي موسسات دانش بنيادي وصنايع صادراتي كشور به خصوص راهاندازي مجدد آنها با اعمال مديريت كارا ميباشد.جوانان هوشمند اين سرزمين توانايي آن را دارند كه با عزم و دانش خود كارخانجات توليدي را در خدمت به اقتصاد منهاي نفت تجهيز كنند.