مدیریت دانش

0

معرفی اجمالی مدیریت دانش

انسان تاكنون دو دوره اقتصادي را پشت سر گذاشته است. زماني اقتصاد بشري مبتني بر كشاورزي بود . پس از آن با ابزارگرايي و آشنايي با اعجازي كه علوم مكانيك و سپس برق ايجاد نمود، دوره اقتصاد صنعتي پايه گذاري شد. در اين دوره ها زمين و كار به عنوان اصلي ترين عناصر و سرمايه هاي آدمي تلقي مي شدند. “توانگر” نيز به کسی اطلاق مي گرديد كه بيشترين بهره مندي را از اين دو نوع دارايي داشت. اما عصري كه در آ ن زندگي مي كنيم، بدون ترديد در هيچ كدام از دو عصر كشاو رزي و صنعتي نمي گنجد. اگر چه كماكان زمين و كار دو مزيت مناسب در برتري جويي ها محسوب مي شوند، اما در عصر كنوني، كه به عصر “اطلاعات و دانش ” موسوم شده است، مزيت اصلي در “سرمايه دانشي ١” نهفته است. هم اكنون بزرگترين شركت هاي دنيا، برتري اصلي خود را نه در دارايي هاي انباشته ناشي از كارخانجات و حتي بازار بزرگ، بلكه در “دانش در جريان فرآيند هاي خود” كسب نموده اند.  نشانگر حضور “نی روي كار”، “سرمايه”، “زمين” و “دانش ” در سه اقتصاد مذكور مي باشد . – نمودار ۱ همچنان كه ملاحظه مي شود، اقتصاد امروز آن چنان بر پايه دانش شكل گرفته كه از آن به عنوان “اقتصاد دانش محور ٢” ياد مي شود.

آغاز مدیریت دانش

كارل اريك سيوبي ١، حسابدار سوئدي ، در دهه ۹۰ ميلادي زماني كه مشغول ارزيابي ترازنامه مالي چند شركت بزرگ سوئدي بود، متوجه نكته جالبي شد . بسياري از اين شركت ها پس از انجام عمليات طولاني حسابداري، ارزشي در حدود چند كرون سوئد و حتي يك كرون نشان مي دادند. حال آنكه قيمت واقعي اين شركتها كه سهامداران حاضر به فروش آن بودند، بسيار بيشتر از قيمتهايي بود كه سرمايه حسابداري نشان مي داد. سيوبي پس از بررسي هاي مختلف متوجه گرديد كه بخش اعظم از اين اختلاف (اختلاف بين ارزش شرکتها درون سازمان برمي گردد و « سرمايه هاي دانشي » در بازار سهام و ق يمت دارا ييهاي مشهود اين سازمانها) به برخاسته از توان دانشي اين سازمان در حل مسائل تخصصي شان است . اما نكته جالب وارد نشدن اين « سرمايه هاي ناملموس ٢ » دارايي ها در ترازنامه هاي حسابداري بود، چرا كه اساساً چيزي تحت عنوان مفهوم وجود نداشت.

و فيزيكي و نياز به افزايش « سرمايه هاي ملموس ٣ » از سال ها پيش (تقريباً از جنگ جهاني دوم ) محدود بودن برنامه ريزي شده آنها، منجر به خلق شاخه هاي علمي مختلف شده بود . به عنوان مثال، برنامه ريزي خطي و پژوهش عملياتي ٤، مكان يابي و تخصيص ٥، طراحي كارخانه ٦، تعميرات و نگهداري، بهره وري ماشين آلات، سرمايه هاي » برنامه ريزي توليد و … همگي در جهت مديريت سرمايه هاي ملموس ايجاد شده بود . اما، تا آن زمان مورد توجه قرار نگرفته بود. « ناملموس فعاليت سيوبي و پس از آن بك من ٨، نوناكا ٩، ويگ ١٠ و .. باعث گرديد، توجه صنعت گران و عالمان علوم صنعتي به سرمايه اي بس عظيم ، يعني سرمايه اي كه با وجود توليد اكثريت ارزش افزوده كالا، كمتر مورد  نشان گر تلاش هاي علمي – مديريت و ساماندهي و برنامه ريزي افزايشي قرار مي گرفت، جلب شود . نمودار ۱پس از اين دوره است….

Leave A Reply