اعتماد سازی
ایجاد فضای اعتماد در درون خوشه، پیش شرط لازم برای کسب حمایت از اعضاء درگیر در خوشه است. در این مرحله، عامل توسعه خوشه، میبایست ابتدا، اعتماد دو طرفه با ذینفعان فردی و سپس کاربرد آن برای ایجاد- تقویت اعتماد میان دیگر ذینفعان را توسعه بخشد. این فرایند، ابتدا با تعاملات رسمی و غیر رسمی شروع شده و سپس از طریق مشارکت در فعالیتها تداوم مییابد (UNIDO,2006).
بنگاهها با قرار گرفتن در کنار همدیگر، میتوانند به مزایایی زیادی دست یابند. این مزایا، میتواند به دو حالت صرفههای بیرونی فعال و صرفههای بیرونی غیر فعال تفکیک شود. مزیتهای به دست آمده، در صورتی که حاصل فعالیتهای بدون برنامهی بنگاه باشد «صرفه های خارجی غیر فعال» میگویند. چنین دستاوردهای برای رشد خوشه، لازم است ولی کافی نیست. مزایای خوشهای شدن، نتیجه اقدامات مشترک آشکار میان ذینفعان خوشه میباشد. بنگاهها در خوشه و در حیطهی دیگر نهادها، نقش حمایتی، نظیر ارائه دهندگان خدمات، بانکها، نهادهای حمایتی دولتی و غیر دولتی، انجمنها، سیاست گذاران، خرده فروشان، عمده فروشان، ارائه دهندگان ورودی و…، ایفا میکنند. اقدامات مشترک هدفمند منجر به ایجاد «صرفه های خارجی فعال» میشوند. نظیر فعالیتها، ذینفعان خرده پا، که در صورت فعالیت به صورت انفرادی، ریسک بالایی خواهند داشت و برای جلوگیری از این امر، تنها با مشارکت با دیگر بنگاهها، میتوانند خطرات شکست احتمالی را به حداقل برسانند.
شدت رقابت، اغلب بیانگر منابع کنترلی (طبیعی، انسانی و مالی) و دسترسی به زیرساختها (فیزیکی، اداری، اطلاعاتی و علم و تکنولوژی است. استفاده از این عوامل و به ویژه تخصیصیگرایی، برای حرکت به سمت رشد ضروری است.
چگونه میتوان همکاری و رقابت را در هم ادغام کرد، چگونه میتوان از نیروهای رقابت، برای رشد بالا در همه ی خوشه استفاده کرد؟ پاسخ به اینگونه سوالات، به وجود و یا عدم وجود اعتماد و سرمایه اجتماعی، بستگی دارد . اعتماد و سرمایه اجتماعی به معنای سطحی از درک ذینفعان خوشه میباشد که اطمینان حاصل کنند که نمایش اطلاعات و دانش خود به بنگاههای خوشه و انجام فعالیتها و اقدامات مشترک، بهترین روش برای رسیدن به رشد و توسعه خود و خوشه میباشد. از این روی، اعتماد در سطح خوشه، بیشتر به صورت یک توافق و قرارداد نانوشته بروز مینماید و برای انتقال اطلاعات مربوط به یک فعالیت یا یک هدف ضروری است. با توجه به دو جانبه (ایجاد اعتماد میان عامل توسعه و یک یا چند بنگاه) و یا چند جانبه بودن (میان عامل توسعه، بنگاه و چند ذینفع دیگر) سطح اعتماد میان اعضاء خوشه، افزایش آن، منجر به تقویت و شکلگیری سرمایه اجتماعی خواهد شد. برای اینکه یک فعالیت ضمانت اجرایی داشته باشد، لازم است که اعتماد چند جانبه شکل بگیرد. مارشال، بر این باور بود که شرط ایجاد فرهنگ صنعتی موافق با صنعت، وجود دانش ضمنی و سرمایه اجتماعی است ؛ چرا که میان توسعه خوشه و وجود اعتماد و سرمایه اجتماعی در سطح خوشه، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. هر چه سرمایه اجتماعی در خوشه بیشتر شود، همبستگی و اعتماد میان ذینفعان خوشه نیز بیشتر خواهد شد. با این وجود، اعتماد آفرینی و مطالعه پیرامون سطح سرمایه اجتماعی و تلاش برای افزایش و تقویت آن، سالهای زیادی مورد غفلت پژوهشگران صنعتی قرار گرفته است
سرمایه اجتماعی موجود در خوشه، ریشه در پیشینه تاریخی و قدمت شکلگیری بنگاه در مکان جغرافیایی دارد که با گذر زمان و از طریق آزمون- خطاهای مختلف ایجاد و احیاناً کمرنگتر شده است. از سوی دیگر وجود مشکلات و تجارت مشابه و همچنین زبان، قومیت، مذهب، نژاد مشترک، عاملی بر نزدیکی بیشتر بنگاههای خوشه و بالا رفتن سطح سرمایه اجتماعی بنگاه محسوب میشود . از سوی دیگر روابط اجتماعی میان ذینفعان خوشه، نظیر تماسها، تعداد دفعات مراجعه و بازدید کاری و یا خانوادگی، شهرت و اعتبار معنوی یک بنگاه در میان سایر بنگاهها، اعتماد و یا بیاعتمادی قبلی (پیشینه اعتماد) در میزان اعتماد و سرمایه اجتماعی خوشه تأثیر گذار میباشند (P.W.Lake،21:2004). وجود وسائل ارتباطات جمعی (نظیر مجلات صنعتی، تبلیغات رسانهای، اینترنت، تلویزیون و…)، همسانی و اشتراکات اجتماعی، سیاسی و مذهبی و همچنین داشتن روابط خانوادگی و فامیلی از دیگر عوامل موثر در وجود و یا عدم وجود اعتماد محسوب میشود
عامل توسعه با مطالعه و شناخت از وضعیت موجود اعتماد و سرمایه اجتماعی در خوشه، میتواند به روشهای مختلف به تقویت و ارتقاء سطح سرمایه اجتماعی خوشه بپردازد. از جمله روشهای فعال نمودن سرمایهی اجتماعی میان اعضاء خوشه، عبارتند از:
– برگزاری گردهماییها برای گفتگو میان ذینفعان خوشه با فعالسازی مجدد شبکهها و اتحادیهها.
– حمایت از تلفیق نظرات، از طریق اتحادیههایی که ذینفعان مختلف خوشه در آن عضو هستند.
– توسعه و بسط آگاهی در مورد مزیتهای فعالیت مشترک از طریق خوشه در بین ذینفعان.
– تقویت و ترویج پتانسیل فعالیتهای جمعی.
– گفتگو و تعامل افراد با یکدیگر که منجر به خلق ایده میگردد.
برای سنجش اعتماد در یک خوشه، شاخصهای مختلفی ارائه شده است که برخی از آنها عبارتند از:
– شکلگیری شبکههای متمرکز در خوشه.
– افزایش سطح تعهدات نسبت به قبل.
– تغییر نقش عامل توسعه به سمت فعالیتهای با ارزشتر نسبت به قبل.
– افزایش تعهدات نهادهای فنی و حمایتی نسبت به قبل.
– افزایش سرعت انجام فعالیتها نسبت به قبل.
سازمان بینالمللی یونیدو برای سنجش سطح اعتماد در یک خوشه، ماتریس همکاری را پیشنهاد داده است. وضعیت فعلی سرمایه اجتماعی را میتوان به کمک ماتریس همکاری، برای خوشه تنظیم نمود که در آن هر سلول از ماتریس، بیانگر ارزشی از وجود و عدم وجود پیوند و ارتباط، میان ذینفعان خوشه میباشد. با این وجود همیشه ارتباط میان دو ذینفع، به خاطر متفاوت بودن ماهیت و زمینه فعالیت آنها در خوشه، ضروری نخواهد بود. به عنوان مثال، داشتن ارتباط مستقیم میان شبکهی تولید کنندگان کالای خاص با یک شبکه بازاریابی مشترک شاید چندان ضرورتی نداشته باشد. این ماتریس، تصویری فرضی از روابط موجود در یک خوشه را در یک زمان خاص نشان میدهد. تشریح روند توسعهی روابط در یک خوشه حائز اهمیت است. این امر با ماتریسهای سالانه یا ماتریسهای پیچیدهتری که چندین سال را شامل میشود، قابل انجام خواهد بود. بر همین اساس ماتریس ذیل به این شکل تنظیم خواهد شد.
– عدد 1 تا 4 : بیانگر دامنهی شدت پیوند میان دو ذینفع میباشد، که در آن عدد یک بیانگر کمترین ارتباط و عدد 4، بیانگر بیشترین ارتباط میباشد. به عبارت دیگر:
عدد 1، بیانگر این است که ذینفعان شناختی از یکدیگر ندارند و هیچ تأثیری بر کل خوشه ندارند.
عدد 2، بیانگر روابط مثبت و تاریخچهای از همکاری مشترک است که اثراتی هر چند کم، بر خوشه دارند.
عدد 3، بیانگر تمایل بالا به همکاری بر اساس تاریخچهی موجود در خوشه میباشد.
عدد 4، بیانگر روابط عالی و وجود اثر قابل توجه بر کل خوشه است.
– عدد صفر (0) : بیانگر نبود هیچ گونه پیوندی میان ذینفعان مورد نظر و حتی وجود تعارض میان آنها میباشد.
– حروف NA: این حروف مخفف Not Applicable به معنای ضروری نبودن و عدم نیاز به وجود ارتباط میان دو ذینفع مورد نظر میباشد.
در مرحلهی بعد، اعداد هر یک از سطرها را با هم جمع جبری نموده و بر تعداد آنها تقسیم میکنیم، که عدد حاصل، امتیاز همکاری آن ذینفع خواهد بود. به عنوان مثال، حاصل جمع امتیازهای داده شده به سطر یک در جدول مثالی ذیل، برای شبکهی 1، برابر با 5 میباشد و با توجه به تعداد، ذینفعان دارای ارتباط، 5 مورد، عدد حاصل برای این شبکه برابر با 1 میباشد. با توجه به توضیحات قبلی میتوان بیان نمود که ارتباط میان این شبکه با سایر ذینفعان، ضعیف میباشد.
در پایان، امتیازات به دست آمده را با هم جمع و بر تعداد سطرها تقسیم مینماییم، که عدد حاصله بیانگر میزان ارتباط ذینفعان خوشه از 4 خواهد بود. در مثال مورد نظر، عدد به دست آمده برابر با 1.5 از عدد 4، میباشد که نشانگر ارتباط ضعیف ذینفعان خوشه با یکدیگر میباشد. لازم به ذکر است که در پایان هر سال، نمونهی جدول ذیل تهیه خواهد شد تا در سالهای بعدی، امکان مقایسهی تغییرات ایجاد شده، وجود داشته باشد
جدول شماره (3-2): نحوه امتیاز دهی و محاسبه سطح اعتماد
شبکه 1 | شبکه 2 | اتحادیه 1 | اتحادیه 2 | نهاد پشتیبان 1 | نهاد پشتیبان 2 | امتیاز | |
شبکه 1 | 1 | NA | 0 | 2 | 0 | 2 | 1 |
شبکه 2 | NA | 4 | 0 | NA | 3 | 1 | 2 |
اتحادیه 1 | 0 | NA | 0 | 2 | 4 | 2 | 2 |
اتحادیه 2 | NA | 1 | 0 | 1 | 2 | NA | 1 |
مجموع امتیاز ارتباط میان ذینفعان خوشه | 1.5 |
برگرفته از کتاب مدیریت توسعه خوشه های کسب و کار