ابعاد توسعه

0

محققان ابعاد مختلفی برای توسعه قائل هستند. در اولین تلاش برای دسته بندی مفاهیم توسعه می­توان آن­ها را به یکی از جنبه­های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و یا اجتماعی تقسیم‌بندی کرد. در همین راستا برای سنجش سطح توسعه‌یافتگی جوامع و مقایسه بین آن­ها از شاخص­های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی استفاده شده است. در تقسیم بندی دیگر ابعاد توسعه، توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی، توسعه فرهنگی، توسعه سیاسی و توسعه انسانی شمرده شده است. در نتیجه مباحث سمیناری که در سال 1986 در سریلانکا برگزار شد، پنج بعد به عنوان مضامین کلیدی توسعه در نظر گرفته شد؛ که مارک ترنر و دیوید هیوم بعد ششم را نیز افزودند که احتمالاً نشان دهنده­ی ارزش­های آنهاست:

    عامل اقتصادی: با تولید ثروت و بهبود شرایط مادی زندگی و توزیع برابر ثروت و دارایی سر و کار دارد.
    عامل اجتماعی: که بر اساس بهبود و پیشرفت شاخص­های مربوط به امور بهداشتی، آموزش و پرورش، مسکن و اشتغال اندازه گیری می­شود.
    بعد سیاسی: شامل ارزش­هایی مانند حقوق بشر، آزادی سیاسی، حق رای و شکلی از دموکراسی است.
    بعد فرهنگی: در جهت درک این واقعیت که فرهنگ‌ها القاگر هویت و خود ارزشی به مردم می­باشند.
    جهان­بینی کلان زندگی: که به نظام معنای، نمادها و اعتقادات مرتبط به معنای غایی زندگی و تاریخ اشاره دارد.
    تعهد به توسعه پایدار با ملاحظات شرایط بوم شناسی، به گونه­ای که نسل حاضر، موقعیت نسل‌های آینده را به خطر نیندازد (الوانی و همکاران،1389). 
    ادبیات توسعه صنعتی

نزدیک به نیم قرن است که بیش از صد کشور در حال توسعه­ی دنیا، انبوهی از الگوهای نظری و تجربی توسعه را مورد آزمون قرار داده­اند؛ متأسفانه تاکنون تعداد اندکی از این کشورها توانسته­اند به توسعه­ی اقتصادی و صنعتی دست یابند. نوع خاص نظریه­ی توسعه­ی­ حاکم بر جوامع در حال توسعه در خلال سال­های 1940 تا 1960، تحت عنوان ساختارگرایی، نظریه‌ی نولیبرالیزم به منزله‌ی جبهه‌ی راست آیین جدید، به عنوان تفکر غالب دهه­ی هفتاد و هشتاد و نیز رویکرد مسلط به مسائل توسعه با اهمیت قابل توجه به نیروهای بازار و ضرورت بهره­گیری کشورهای در حال توسعه از فرصت­های بازار جهانی در دهه‌ی 90، تمامیت مفاهیم توسعه­ای بوده است که در طی پنج دهه، کشورهای در حال توسعه آن را تجربه نموده­اند که به اختصار به آن پرداخته می­شود.

Leave A Reply