تعریف خوشه های کسب و کار
اصطلاح خوشههای کسب و کار در پهنههای جغرافیاییِ وسیع و کتب و نشریات زیادی به کار رفته و در سالهای اخیر عمومیت فراوانی یافته است. خوشه مفهوم رایج و گستردهای داشته و در مباحث مختلفی، به ویژه در موردِ نقشِ پیشرفت صنعتی در توسعۀ منطقهای و جهانی شدن بکار رفته است . خوشههای کسب و کار مفهوم گستردهای دارند و مباحث زیادی پیرامون نقش و تأثیر آنها در توسعۀ شهری و منطقهای مطرح شده است با این وجود، پویایی عوامل مختلف مؤثر در خوشۀ کسب و کار (جغرافیایی و مکانی، فرهنگی و اجتماعی، نهادی-سازمانی و اقتصادی) موجب شده است تا صاحبنظران به تعریف واحدی نرسند و هر یک بر اساس مکتب فکری خود به ارائه تعریف مورد نظر بپردازند. در این قسمت ابتدا تعاریف متعددی از صاحبنظران مختلف که بر گرفته از مطالعات تحلیلی-کاربردی آنها و همچنین دیدگاه فکری و عملکردی خاص آنها بوده است، ارائه میگردد. لازم به ذکر است که مفاهیم مختلفی برای خوشههای کسب و کار، عناوین مختلفی چون، خوشههای صنعتی، خوشههای صادراتگرا، خوشههای فناوری و دانش، خوشههای یادگیری و…، به کار گرفته شده است که جملگی در اندازهی بنگاهها (عموماً بنگاههای کوچک و متوسط)، همکاری و مشارکت و رقابت بنگاهها، فضای جغرافیایی بنگاهها، وابستگی تاریخی و مشترک بودن استراتژیها بازاریابی و فروش و همچنین مشترک بودن چالشها، مشترک میباشند.
مایکل پورت : خوشه کسب و کار را به مثابه همجواری جغرافیایی گروهی از مؤسسات وابسته و شرکتهای بهم پیوسته در محدودۀ خاص، که از طریق مشترکات و متممها بهم پیوند داده شدهاند، میداند؛ و بیان میکند که، در ابتدای شکلگیری خوشه، همراهان خوشه به ارتباط یا همکاری جهت یافتن راهی مناسب برای رقابت با رقبای واقعی و یا بالقوه، به دلیل ترس از دست مزیت رقابتی، تمایلی ندارند؛ و تنها تعداد کمی از بنگاهها، به مزیت رقابت در عین همکاری پی میبرند . به عبارت دیگر خوشه کسب و کار را به مثابه همجواری جغرافیایی گروهی از نهادهای ذیربط و شرکتهای بهم پیوسته در محدودۀ خاص، که از طریق مشترکات و متممها بهم پیوند داده شدهاند، میداند که توانایی ایجاد و انتشار نوآوری و دانش را دارد
فر (1998) : برای خوشه کسب و کار، اصطلاح خوشههای اقتصادی را مطرح میکند و میگوید که، خوشههای اقتصادی، تنها صنایع و نهادهای ذیربط و حمایت کننده نیست، بلکه نهادهای مرتبط و مکملی است که به دلیل ارزش روابط آنها (عامل اصلی رقابت پذیری آنها، روابط مابین آنهاست) رقابتیاند.
روئلنت و هرتاگ (1999) : معتقدند که واژهی گم شده برای تعریف خوشه، اصطلاح «شبکه» میباشد. از این روی، خوشههای کسب و کار را، شبکههایی از تولیدکنندگانی که بنگاههایِ آنها، کاملاً به هم وابستهاند و هر یک از این بنگاهها در زنجیرۀ تأمین ارزش افزوده مرتبطند، میدانند.
کری براون و دیگران (2007) با بیان وجود اختلاف نظر در تعاریف خوشه کسب و کار، در تلاشند تا مفهوم جدیدی از خوشه کسب و کار ارائه دهند. بر همین اساس برای جبران این شکاف، اصطلاح “زنجیرهی ارزش افزوده[1]” را پیشنهاد کرده و بنگاهها و مؤسسات خوشه صنعتی را در عوامل افقی، عمودی و جانبی تقسیم میکنند و میگویند که : خوشه عبارت است از پیوند افقی، عمودی و جانبی فعالیتهای ارزش افزودهی توزیع یافته، به وسیلهی عوامل مختلف همجوار، که تمام عاملها به خوشهی خاص مربوط میشوند. عاملها با یکدیگر بنای زنجیرهی ارزش افزودهای میباشند که مرزهای خوشه را معین میکنند؛ همچنین تعاملات مستقیم و غیر مستقیم میان این عاملها، صورت میگیرد که در پیوندهای ضعیف، متوسط و قوی انعکاس خواهد یافت
نکات اصلی مورد اشاره در تعاريف ارائه شده عبارت است از:
1- تمرکز در يک منطقه جغرافيايي
2- وجود ارتباط درون بنگاهی و درون صنعتی بين بنگاههای عضو
3- در طول هم قرار گرفتن بنگاهها در درون خوشه ( ارتباطات عمودی )
4- وجود سازمانهای غيرتجاری در کنار بنگاههای تجاری در درون يک خوشه
5- همکاری بين بنگاهها و انجام اقدامات مشترک و جمعی
6- وجود رقابت بين اعضا
7- هم رشته بودن بنگاهها در يک شاخه يا دسته صنعتی خاص (تشکيل زنجيره ارزش)
8- وجود تهديدها و فرصتهای مشترک برای بنگاههای درون خوشه
9- پيدايش خدمات تخصصی فنی ، مديريتی و مالی در خوشه
10- وابستگی به يک منطقه خاص جغرافيايی – اقتصادی
11- برهم افزايی رقابت و همکاری در خوشه
12- کارایی جمعی و بهره برداری از صرفه های اقتصادی بيرونی
میتوان اشتراکات رشته مدیریت توسیعه خوشه های کسب و کار را با چهار رشته اصلی اقتصاد، مدیریت، مهندسی صنایع و جغرافیا به صورت ذیل بیان نمود، این رشته در سایر کشورها، اغلب توسط این متخصصین این چهار رشته انجام میشود و هر یک از رشته های مذکور، جنبه های خاصی از مطالعات را مد نظر قرار می دهند؛ لذا متخصصین مدیریت توسعه خوشه های کسب و کار، با استفاده و کمک از چهار رشته ی اصلی دیگر می توانند علاوه بر توسعه زمینه های رشته مدیریت توسعه خوشه های کسب و کار کمک نمایند، می توانند در توسعه صنعتی و اقتصادی مناطق مؤثر واقع شوند.