چرا خوشه های کسب و کار

0

مایکل پورتر[1] به عنوان یکی از اصلی‌ترین نظریه‌پردازان این مدل، خوشه را تمرکز فضایی شرکت‌ها و بنگاه‌های به هم مرتبط، تأمین کنندگان تخصصی، فراهم کنندگان خدمات و نهادهای مربوطه (نظیر دانشگاه‌ها، مؤسسات و انجمن‌های تجاری) می‌داند که در عین رقابت با سایر بنگاه‌ها با هم همکاری نیز دارند.

خوشه، تجمعی از بنگاه­های اقتصادی در فضای جغرافیایی است که رابطه میان آن‌ها به صورت ترکیبی از همکاری و رقابت بوده و بر همین اساس با فرصت‌ها و چالش‌های مشترک مواجه می‌گردند. خوشه نیز همانند شهر، ماهیت زنده و پویا دارد و برای آن چرخۀ(سیستم) عمر می‌توان در نظر گرفت. خوشه صنعتی را می‌توان تمرکز جغرافیایی واحدهای کسب و کار[2]، تأمین کنندگان مواد اولیه، پیمانکاران فرعی، خریداران، صادرکنندگان، تأمین کنندگان ماشین‌آلات، نهادهای پشتیبان، مشاوران، واحدهای مربوط به سیستم حمل و نقل و سایر تأمین کنندگان که تولید در خوشه را به صورت مستقیم و غیرمستقیم تسهیل می‌کنند، دانست که در عین همکاری با یکدیگر و تکمیل فعالیت­های هم، به تولید و عرضه تعدادی کالا و خدمات می‌پردازند و از چالش­ها و فرصت­های مشترکی برخوردارند.

خوشه­ها با استفاده از ظرفيت نهاد­های دولتی از قبیل دانشگاه­ها، مراکز علمی و…، خدمات تخصصی در زمینۀ بهبود توليد، بازاريابي، آموزش، تحقیقات و حمایت­های فنی جذب می­کنند که با این کار، می­توانند به افزایش توان رقابتی صنایع کوچک و متوسط کمک کنند (اسماعیلی و دیگران،1378). مزایای ديگر آن عبارت است از: انعطاف‌پذیری بیشتر، دستيابي به مزيت توليد انبوه، دستيابي به مزيت‌هاي هدف، كارآيي گروهي، صرفه‌هاي حاصل از تجميع (هم­مكاني)، صرفه‌هاي شهري شدن، صرفه‌هاي مقياس و صرفه‌هاي تنوع حاصل از ارتباط متقابل صنايع، افزايش توليد واحدهاي انفرادي، افزايش قدرت رقابت واحدهاي كوچك و متوسط در بازار، تمركز جغرافيايي واحدها و شكل دادن به مزيت رقابتي و …(معرفی،1390) .

باید اشاره نمود که در صورت وجود منابع و مواد اولیه، وجود نیروی کار ماهر، وجود و رشد مناسب خدمات توسعه کسب و کار، رشد متناسب زیرساخت‌ها، وجود تأمین کنندگان کافی و شرایط مناسب اقتصاد محلی، ملی و بین‌المللی در یک فضای جغرافیایی خوشه خود به خود به وجود آمده و توسعه خواهد یافت و در غیر این صورت به سختی می‌توان خوشه ایجاد نمود. در مورد شکل گیری خوشه، مدل «ولف و گرتلر» مدنظر است که این مدل مبتنی بر این اصل است که بنگاه­هایی که به صورت خوشه و در قالب تجمیع جغرافیایی در یک منطقه گرد هم آمده­اند، دارای فرهنگ منطقه‌ای مشترکند، چارچوب نهادی یکسان دارند و بالاخره اینکه در یک محیط کسب و کار مشترک به فعالیت می‌پردازند که این اشتراکات منجر به گسترش نوآوری، ارتقاء ظرفیت‌های یادگیری و در نهایت رقابت پذیری مجموعه بنگاه­ها می‌شود، که عوامل مؤثر بر شکل گیری خوشه را یادگیری، نیروی کار[3]، موقعیت[4]، رهبری[5] و قانون­گذاری[6] می‌دانند. بنابراین برای توسعه خوشه موفق حتماً به مکانیزم تسهیم اطلاعات نیاز داریم. وجود چنین مکانیزمی برای ایجاد مجموعه‌ای از بنگاه­های اقتصادی و نهادهای پشتیبان بسیار حیاتی و مهم است. این مجموعه­ها اغلب برای خلق یک شبکه انعطاف پذیر محلی تولید دانش تلاش می‌کنند. شبکه‌ها علاوه بر دانش هسته تولیدی و صنعتی، خدمات نوسازی و پشتیبانی فنی بازاریابی، آموزش و طراحی محصول و… را نیز بر عهده دارند. بنابراین توسعه كسب وكارها و صنايع از طريق مدل توسعه خوشه صنعتي، نوعی سازماندهی بین بنگاهی می‌باشد که می‌تواند توسط دولت و یا توسط خود بنگاه‌ها به منظورهای مشخص شکل بگیرد.

در خوشه‌هاي صنعتی دانشگاه­ها، سرمايه­هاي مخاطره پذیر، بنگاه­های کوچک و متوسط، بخش­هايي از بنگاه­هاي بزرگ بین‌المللی و پيشرو، تحقیق و توسعه بنگاه­هاي با فناوري برتر، پارک­هاي فناوري، سرمايه انساني ماهر و نيمه ماهر و نهادهاي عمومي با يکديگر مرتبط شده در فضاي جغرافيايي مشخصي از منطقه محدوده­هاي قانوني و خدماتي شهرهاي بزرگ و مزيت­دار در زمينه کالاها و خدمات با فناوري برتر قرار مي‌گيرند. ارتباطات عمودي و افقي برقرار شده بين اين عناصر، فرآيند  رقابت پذيري و بهره‌برداري از صرفه‌های اقتصادي ناشي از مقياس، تنوع و تجمع محلي و شهري را امکان پذير مي‌نمايد. در گذشته، تعریف سنتی خوشه‌ها بر اساس هزینه و منابع فیزیکی بود؛ ولی در حال حاضر دانش و اطلاعات، عامل مهمی در تولید و یکی از جنبه‌های درک فرایند خوشه محسوب می‌گردد. پورتر معتقد است: «خوشه‌ها حجم وسیعی از مهارت، اطلاعات، روابط و زیرساخت‌ها را در یک زمینه خاص ارائه می‌کنند».

مطالعه­ی ادبیات خوشه­ها نشان می­دهد که، امروزه خوشه­های کسب و کار، بیش از گذشته مورد توجه دولت­های ملی و محلی در هر دو  گروه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه قرار گرفته است؛ چرا که خوشه­های کسب و کار، توانسته­اند بسیاری از مشکلات اقتصادی، اجتماعی و حتی نهادی موجود در منطقه را برطرف نموده و راهکارهای مناسب در این زمینه ارائه نمایند. به بیان دیگر، می­توان گفت که خوشه­های کسب و کار، يكي از الگوهاي موفق سازماندهي صنايع كوچك و متوسط می­باشد كه كاستي­هاي صنايع كوچك و متوسط را رفع و مزيت­هاي مختلف این صنايع، نظیر آنچه در پیش گفته شد، را تقويت مي بخشند. يكي از دلایل مهم حمایت از رويكرد توسعه خوشه صنعتی این است که  همکاری‌های منطقه­ای میان بنگاه­ها، دانشگاه­ها و نهادهای محلی (مثلث دانشگاه، صنعت و دولت) را بهبود می­بخشد و مزیت­های رقابتی منحصر بفردی را برای همه­ی شرکاء به همراه دارد و رشد اقتصادی را در منطقه تسهیل می­کنند.] هر چند ناگفته نماند که نتایج ارائه شده در مورد همه­ی مزایای خوشه، مورد تردید می­باشد و این سوال را در ذهن برخی ایجاد کرده است که آیا همه­ی بنگاه­های کوچک و متوسط به ویژه بنگاه‌هایی که در آستانه­ی ورشکستگی مالی قرار دارند که تمایل به عضویت در خوشه را نیز دارند، موفق خواهند بود!؟ . از سوی دیگر، بنا به تغییر گرایش به سمت “اقتصاد دانش محور[7]”، ظرفیت مناطق به فرایندهای حمایتی یادگیری و نوآوری به مثابه منشاء کلیدی مزیت رقابتی محسوب شده است . همچنین ثابت شده است صنایعی که بر عملکرد خود نظارت دارند قوت­ها، ضعف‌ها، برنامه‌ها‌ی استراتژیکی و … خود را تحلیل می‌کنند، بیشتر از صنایعی که مدام در حالت ستیز و تضاد[8] و واکنش به رویداد­های خارجی هستند، یادگیری و توسعه‌ را خواهند داشت. بنابراین ضرورت توجه به مفاهیم خوشه‌های صنعتی ضروری است و انجام مطالعات بیشتر در راستای بومی سازی این نگرش بیش از پیش نمود یافته است.

در یک جمع­بندی کلی، می­توان به صورت خلاصه، علل توجه به خوشه­های کسب و کار را در چهار قالب فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی، نهادی و فضایی و محیطی تفکیک نمود که هر یک به صورت ذیل خواهد بود:

    ·         دلایل توجه به خوشه­های کسب و کار از منظر فرهنگی و اجتماعی:

–         ایجاد و جذب صنایع مرتبط؛

–         تأمین امنیت بالا برای بنگاه های تازه تأسیس؛

–         اشتغال­زایی گروه­های مختلف اجتماعی؛

–         موجب بروز و رشد کارهای تیمی و شبکه­ای در عرصه تولید و نهادینه کردن این فعالیت­ها به عنوان یک فرهنگ عمومی؛

–         از طریق فعال نمودن فرآيند يادگيري صنايع از يكديگر[9]، موجب تسريع و تبديل آن به فرهنگ حاكم ، بر توليد مي­شود؛

–         افزايش نوآوري ها و روحيه ابداع؛

–         فعال نمودن شبکه­های اطلاع رسانی[10]، كه سبب افزايش اثربخشي و كارايي در اموري از جمله توليد و ارايه محصولات و خدمات بنگاه­هاي درون خوشه مي­گردد؛

–         افزایش سطح سرمایه اجتماعی و اعتماد.

 

    ·         دلایل توجه به خوشه­های کسب و کار از منظر اقتصادی

–         تسهیم و ذخیره منابع و سرمایه­های موجود و بالقوه؛

–         تسهیم توسعه تجاری و هزینه­های عملیاتی؛

–         امکان دستیابی بالا به تکنولوژی­های جدید، مدرن و ارزان؛

–         قدرت بالای داد و ستد با مشتری و تأمین­کنندگان؛

–         فراهم نمودن شرایط، جهت حضور فعال بنگاه­ها در بازارهای بزرگتر و ارتقاء توان حضور در بازارهاي هدف؛

–         ریسک پایین به دلیل همکاری بالا با بنگاه­های خوشه؛

–         به عنوان موتور محرکه اقتصاد ملی و منطقه­ای محسوب می­شوند؛

–         زمینه­ساز رسیدن به مقیاس بالا، از جمله در توليد محصولات و ارايه خدمات و دستيابي به بازارهاي جهاني؛

    ·         دلایل توجه به خوشه­ها از منظر نهادی

–         تقسیم وظایف و جلوگیری از تداخل فعالیت نهادی دولتی و خصوصی؛

–         تسهیم بالای وظایف و بهبود عملکردی نهادهای مختلف؛

–         امکان فراهم نمودن بستر مناسب همكاري بين بخش خصوصي و نهادهاي پشتيباني دولتی در پياده كردن استراتژي توسعه منطقه­اي؛

    ·         دلایل توجه به خوشه­ها از منظر فضایی و محیطی

–         کمک به تراکم زدایی از واحدهای شهری؛

–         تأمین فضایی امن و استاندارد برای بنگاه­های کسب و کار؛

–         تحت نظر قرار دادن اشکال مختلف آلودگی و افزایش توان نظارت مؤثر بر آلودگی­های زیست محیطی.

در ایران نیز، در اجرای بند یکم اصل 110 قانون اساسی، سیاست های کلی صنعت از سوی مقام معظم رهبري ابلاغ شد كه در آن بر ایجاد خوشه های صنعتی، از طریق تقویت صنایع کوچک و متوسط و برقراری پیوند آنها با صنایع بزرگ به منظور هم­افزایی صنعت و ارتقاء توان رقابتی تأکید شده است؛ بنابراین برنامه‌ريزي منطقه‌اي براساس مدل خوشه صنعتی و سیاست­های آن می‌بایست مورد توجه اساتيد، دانشجويان و مسئولان قرار گيرد تا پس از شناخت، ارزیابی، اولویت­بندی و امکان‌سنجی خوشه­های صنعتی، با تدوین سیاستهای تقویتی و مناسب به توسعه فضاي كسب وكار كشور بپردازند.

منبع: کتاب مدیریت توسعه خوشه های کسب و کار

[1]- Michael Porter

[2] -Enterprises

[3]- Labor

[4]- Location

[5]- Leadership

[6]- Legislation

[7] – knowledge-driven economy

[8]- fire-fighting

[9] – interactive learning

[10] – Information network

 

Leave A Reply