آخرين مصاحبه زنده ياد علي رشتي زاده

0

كاري از حسين بيك زاده

    خلاصه سرگذشت
نامم علی و نام خانوادگیم تاجر رشتی است. پدرم معروف به ارباب نصراله، تاجری اهل کاشان بود که در کاشان و رشت تجارت می کرد. در آن دوره برای تعیین نام خانوادگی افراد به هنگام صدور شناسنامه، از شغل فرد متقاضی شناسنامه سؤال می شد و معمولاً نام خانوادگی مرتبط با شغل هر فرد برایش درنظر گرفته می شد، از این رو نام خانوادگی تاجر رشتی را برای پدرم تعیین کردند. تاریخ تولد من در شناسنامه سال 1303 درج شده، حال آنکه تاریخ واقعی 16 آذر ماه 1302 بوده است. شاید این سؤال در ذهنتان ایجاد شود که پس چرا به من رشتی زاده می گویند؟ علت آن این است که از ابتدای شروع به کارم به من رشتی زاده می گفتند، پس از مدتی، دیگر به این نام معروف شده بودم.
    اولين بار کی و چگونه به فكر توليد فرش افتاديد؟ با چه ميزان اعتبار کار خود را شروع کرديد؟
اولین بار در سن 12 سالگی و در یک کارگاه پتو بافی شروع بکار کردم و پس از مدتی با سرمایه 50 تومان حاصل از پس اندازم ، 2 دستگاه پارچه بافی خریدم و بعد از استقرار آن ها در منزل مسکونی ام، دو کارگر نیز استخدام کردم.
در آن زمان با عشق و علاقه به تولید و با دقتی که همیشه در همه کارهایم نیروی محرکه ام بود، پارچه های ظریفی تولید می کردم که برای تولید پشه بند استفاده می شد. کیفیت پارچه ها به حدی مطلوب بود که، یکی از تجار معروف بازار کاشان به نام حاج علی آقا شاکرانه، از من درخواست کرد که پارچه هایم را به صورت انحصاری به او بفروشم. مدت ها به تولید این پارچه های ظریف  ادامه دادم و هر روز انگیزه های من برای توسعه کار و تولید بیشتر می شد.
در سال 1318 زمانی که حدوداً 16 ساله بودم، با سرمایه 400 تومان و با ایده ای جدید از کاشان به قم آمدم. ابتدا با خرید یک گونی پشم به قیمت 160 تومان، پشم ریسی را در منازل و با بکارگماردن خانم های خانه دار شروع کردم. از همان ابتدا با وسواس زیادی که در نظارت بر تولید نخ¬های پشمی به خرج می دادم، کیفیت نخ های تولیدی بسیار خوب و قابل ارائه به بازار مصرف بزرگتری گردید. پس از مدت زمان کوتاهی از شروع به کار، شخصاً نخ¬ها را به تهران و میدان حسن آباد که در آن زمان مرکز فروش نخ و کاموا و کالاهای مربوطه بود، می بردم و می فروختم و به مرور زمان این فعالیت را تا حد قابل توجهی توسعه دادم.
در طی این سال¬ها با انگیزه و علاقه مضاعفی که به تولید و هنر اصیل ایرانی در خود می دیدم، توجهم به یکی از مظاهر فرهنگ و هنر ایران یعنی فرش دستباف که محصول هنر دست انسان و شناخت و ترکیب رنگ در قالب انواع نقش بود جلب شد، لذا عزم خود را برای قدم گذاشتن در این راه جزم نمودم.
بعنوان اولین اقدام عملی با تهیه یک دار قالی و استقرار آن در کارگاه پشم ریسی، با اقتباس از نقشه گلیم هایی که در مساجد دیده بودم، شروع به تولید یک قالی 3×2 کردم که همواره در خاطراتم بسیار ارزشمند بوده و آرزو دارم روزی دوباره آن را ببینم.
از همان ابتدا به طرح هایی که می دیدم و ترکیب رنگ ها و تناسب زیبایی آن ها به عنوان عناصر اصلی فرش توجه و علاقه خاصی داشتم که سبب شد در جستجوی ماهرترین نقاشان و طراحان باشم.
پیامد این جستجوها، جلب همکاری هنرمندانه نقاشان برجسته فرش به نام های مرحوم نصرالله خان نقاش زاده، مرحوم رضا صانعی و مرحوم اسماعیل خان بود. این بزرگواران ماه ها در منزل من اقامت می گزیدند و به درخواست من و با همفکری یکدیگر نقشه های تاریخی ایران را که در گذر زمان فراموش شده بودند ترسیم می کردند. همواره نگاه ویژه من در جستجوی نقش های زیبا و هماهنگ بود و تناسب و تعادل در ترکیبات نقش و رنگ و اصول زیبایی شناسی را مد نظر داشتم، در واقع به فرش به عنوان یک اثر هنری و نه یک کالای معمولی می نگریستم.
لازم به ذکر است که تاکنون توانسته ام حدود 400 نقشه و طرح فراموش شده را زنده کرده و در قالی ها تجلی بخشم. بنابراین فعالیتی که با تولید یک قالی در حدود 70 سال پیش آغاز شد، وسعت قابل توجهی پیدا کرد بطوریکه در بعضی مقاطع تا حدود 800 بافنده بر روی حدود 300 دار قالی مشغول کار بوده اند.
    محصولات توليدي شما و مشخصات و ويژگي‌هاي متمايز کننده کار شما چيست؟
در این مورد در قالب پنج شاخص ذیل مشخصات و ویژگی¬های کارم را تشریح می کنم:
الف: طرح و نقشه:
با دقت و تکاملی که در طول 70 سال برای اصلاحات هنری روی نقشه ها و ترکیبات متعدد و اصیل ایرانی بکار برده¬ام، امروزه فرش بافته شده آن کاملاً متمایز و قابل تشخیص توسط کارشناسان و علاقمندان به فرش بوده و غالباً نیز مورد لطف ایشان قرار گرفته ام. وجه تمایز بارز آن استفاده از چند نقش محدود برای ایجاد یک ترکیب کامل در متن فرش بوده است.
ب: رنگ:
رنگ ها نقش مهمی در انتقال هنر و زیبایی و هماهنگی به بیننده ایفا می کنند. اصرار و حساسیت همیشگی اینجانب در نگاه کلی به ترکیب رنگ های آرام و انتقال تعادل و یگانگی در متن کلی فرش به بیننده، موجب شده که به گفته تمامی کارشناسان و دارندگان فرش های تولیدی من هیچ گاه تازگی هنری آنها از بین نرفته است، لذا این شاخص نیز متمایز کننده کارها می باشد.
پ: مواد اولیه:
مواد اولیه مصرفی که عمدتاً شامل ابریشم و نخ و پشم و رنگ است، همیشه از بهترین نوع خود و با وسواس انتخاب شده و کوچکترین اغماضی در این زمینه بعمل نیامده و این امر خود تاثیر بسزائی بر متمایز بودن نتیجه کار داشته است.
ت: دقت در بافت:
استفاده از بهترین بافنده ها و ایجاد انگیزه برای ایشان بصورت های مادی و معنوی و نظارت حضوری مستمر بر کار بافت، خود تضمین کننده کیفیت ممتاز برای کارهای اینجانب بوده است.
ث: ابعاد و اندازه:
با مطالعات فراوان و کسب اطلاعات و تجربه از فرهنگ های متفاوت ایرانی و خارجی و نوع زندگی و نیاز متقاضیان فرش های با کیفیت، ابعاد و اندازه های بهینه بکار گرفته شده و اخیراً با ایجاد اصلاحات صنعتی در ساخت دارهای قالی توسط پسرم، کنترل اندازه ها در حین ساخت نیز با دقت کمتر از میلی متر انجام می شود.
    مشکلات توليد را در چه مي‌دانيد؟
در 20 سال گذشته، فرش قم از نظر تکنیک بافت بسیار پیشرفت کرده است. قالی ها یکنواخت‌تر و متراکم‌تر شده اند. اما اشکال در پخش و فروش فرش است. مشکل دیگر عدم تولید ابریشم در ایران است که ما را محتاج به کشورهای بیگانه کرده است.
درباره ابریشم باید گفت که ما در ایران می توانیم ابریشم تولید کنیم، اما کشاورز باید تقویت شود. قبلاً چهار کارخانه تولید ابریشم داشتیم که پیله را از کشاورز می خریدند و تبدیل به نخ می کردند اما در حال حاضر تعطیل هستند. کاری که دولت باید بکند این است که به کشاورز انگیزه برای کار کردن بدهد. بهترین ابریشم، ابریشم خود ایران است. چرا کشاورز شمال باید بیکار باشد؟ چرا ما باید ابریشم را از چین و روسیه وارد کنیم در صورتی که بهترین ابریشم را در این جا می توانیم تولید و حتی صادر کنیم؟!
مسأله دیگر، مسأله شناسنامه فرش است. فرش ایرانی باید یک شناسنامه ملی داشته باشد. ما الان شورایی در قم داریم به نام شورای مزد که 10 نفر عضو دارد. این افراد بسیار زحمت می کشند و کارشان خیلی مشکل است. چنانچه بتوان به این شورا کمک کرد که بتواند همان موقعی که دستمزد قالی را تعیین می کنند، شناسنامه فرش را هم با عکس و تائید اتحادیه صادر کنند، مانند کارت ملی اشخاص، کار بسیار بزرگی صورت خواهد گرفت. در آن صورت دیگر کسی نمی تواند درکارمان تقلب کند و فرش چینی را به جای فرش قم بفروشد.
تولید دراستان قم بسیار خوب است اما از نظر فروش، قیمت را باید به حدی رساند که بتوان به بافنده نیز کمک بیشتری کرد.
    درمورد وضعیت صادرات و فعالیت¬هایی که در حوزه بازاريابي و تبليغات انجام داده‌ايد، توضیح دهید؟
همین که مشتریان می بینند فرشی که تولید می کنیم از نظر طرح و رنگ و نقشه و کیفیت مواد اولیه، متمایز از اغلب تولیدات دیگر است، خودش نوعی جلب مشتری و تبلیغ است، چرا که هنر بازی با رنگ ها در نقشه های یکسان و تبدیل متن فرش به یک طرح جدید همواره مورد استقبال و تقدیر مشتریان و جذب متقاضیان جدید بوده است.
در زمینه صادرات در طول 50 سال گذشته به طور مستمر فعالیت داشته¬ام، با این توضیح که طی 12 سال اخیر، یک نمایشگاه و نمایندگی در خیابان سوفرن نزدیک برج ایفل پاریس داشته ام که توسط دختر کوچکم مدیریت می شود.
فرش های من تاکنون به کشورهای ژاپن، آمریکا، آلمان، سوئیس، انگلستان، آفریقای جنوبی، قطر، کویت، و برخی نقاط دیگر صادر شده است.
    چه عواملي را در پيشرفت کار خود مؤثر مي‌دانيد؟
اول اعتقاد به کار و کوشش و خلق آثار ماندگار.
دوم صداقت در روابط با دیگران، که محصول آن تاکنون رضایت و حسن نیت کارگران،   بافنده ها، مشتریان، سایر همکاران و وابستگان بوده است. همواره توجه و رسیدگی به کارگران قالیباف و همدلی با آنها بعنوان عضوی از خانواده‌ام، نقش مهمی در پیشرفت کارم داشته است.
سوم حساسیت و دقت روی کیفیت تولید، اعم از مواد اولیه و طرح و نقشه و رنگ و بافت.
چهارم همراهی و همدلی خانواده، بخصوص فداکاریهای همسرم، هیچگاه همراهی و همدلی و پشتیبانی های همسرم را که همیشه و در همه حال دوشادوش من صبورانه به کار و تلاش مشغول بوده است، فراموش نمی‌کنم و نقش ارزنده او را در موفقیت هایم ارج می نهم.
    عناوين، افتخارات و گواهينامه‌هايي را كه موفق به كسب آنها شده‌ايد ذكر کنيد؟
– نامگذاری یکی از سالن های اولین نمایشگاه بین المللی تهران، به نام اینجانب.
– دریافت تندیس از وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی- سال 1378.
– دریافت تندیس از اولین گردهمایی گنجینه های ازیاد رفته هنر ایران – 1386.
– دریافت تندیس از اولین جشنواره ملی فرش دستباف ایران – 1387.
– دریافت نشان گره زرین و لوح تقدیر از وزارت بازرگانی – مرکز ملی فرش ایران.
– دریافت لوح تقدیر از هیئت مدیره اتحادیه تولید و فروش فرش قم – 1381.
– دریافت لوح تقدیر از اولین نمایشگاه فرش قم- استانداری قم -1387 .
    يك خاطره به ياد ماندني از كارتان بگوئيد؟
خاطره های بسیاری در طول 80 سال فعالیتم داشته ام که شامل موفقیت ها، شادی ها، و گهگاه غم و اندوه بوده ولی همواره بهترین خاطراتم در متن زندگی و شادی ها و پیشرفت کارگران و بافنده هایم و خانواده آنها خلاصه می شود، خانواده هایی که همراه فرزندان تحصیل کرده و موفق خود غالباً در طول سال به دیدن من می آیند.
    آيا خانواده شما به تولید فرش علاقه مندند؟ و فرزندانتان راه شما را ادامه می دهند؟
خانواده ام همیشه به کار تولید فرش علاقه فراوان داشته اند. همسرم خود از بافنده های قابل و زبردست بوده است. کار انتخاب رنگ و طرح را خودم شخصاً تاکنون انجام داده ام ولی طی سال های اخیر پسرم نیز با استعداد و خلاقیت های خاص خودش، در مسیر طراحی و نظارت بر بافت قالی ها و تأمین مواد اولیه و کلاً سرپرستی امور جاری قدم گذاشته است. دختر کوچکم نیز در نمایشگاه ما در پاریس سرپرستی امور و کارهای فنی مربوط به قالی را برعهده دارد. در واقع تولیدی فرش رشتی زاده با مدیریت پسرم محمد رضا همانند گذشته در مسیر رشد و تعالی گام برمی دارد.
    درخواست شما از مسؤولان چيست؟
درخواستم این است که اتحادیه های فرش با هماهنگی وزارت صنعت، معدن و تجارت از تولید نخ ابریشم ایرانی حمایت کنند تا نیاز ما به وارد کردن آن از کشورهای خارجی از بین برود. به شناسنامه فرش توجه کنند. در شناسنامه فرش، قسمت هایی همچون نام تولیدکننده به عنوان مهم ترین عامل تولید، تعداد روزهای بافت، تاریخ شروع و اتمام تولید، تعداد رنگ، نام نقشه، درجه‌بندی کیفیت فرش، عکس فرش و … درج شود. لازم است سایت مناسب اینترنتی افتتاح شود که تمام این عکس ها و شناسنامه ها در آن قرار گیرد. این کار کمک می کند آخرین خریداری که فرش به دستش می رسد، با دیدن این شناسنامه رمزی داشته باشد و بتواند وارد آن سایت شود و شناسنامه را تایید کند. دولت نیز باید بر این کار نظارت کند که هیچ کس نتواند در این کار تقلبی بنماید. تنها در این صورت است که می توانیم روی نماد معرف تولید کننده کار کنیم و برای تولید کننده برتر در هر سال جایزه بگذاریم تا تولیدکنندگان تشویق شوند.
    سخن پایانی
شاید بتوانم به عنوان چکیده ای از دوران زندگی و کارم که معنای وجودم را تشکیل داده، در قالب دو بیت شعر زیر بیان کنم:
منم که شهره¬ شهرم به عشق ورزيدن
        منم که ديده نيالوده‌ام به بد ديدن

وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم
        که در طريقت ما کافري است رنجيدن
 

Leave A Reply